ژوزف آلویس شومپِیتر یکی از تئوریسین های اصلی در کارآفرینی به او لقب پدر کارآفرینی داده اند :
ژوزف شومپیتر(آلمانی: ۸ فوریه ۱۸۸۳ – ۸ ژانویه ۱۹۵۰) اقتصاددان و سیاسی داناتریشی آمریکایی تئوری پرداز کارآفرینی بود. او در ۱۹۱۹ مختصری به عنوان وزیر امور مالی اتریش کار کرد. او از تأثیرگذارترین اقتصاددانان قرن بیستم بود و لفظ «تخریب خلاقانه» را در علم اقتصاد باب کرد.او پی اچ دی خود را در دانشگاه وین، به سرپرستی اویگن بوم فن باورک نظریهپرداز سرمایهٔ اتریشی دریافت کرد.
شومپیتر و کارآفرینی :
پدر ژوزف شومپیتر که یک تولیدکننده پوشاک بود، ۴ سال بعد از تولّد او فوت کرد. در سن ۷ سالگی مادرش با یک درجهدار ارتش اتریش ازدواج کرد. همین امر باعث ورود وی به یک زندگی اشرافی شد. ژوزف شومپیتر سالهای ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۶ را در دانشگاه وین جهت اخذ دکترای حقوق گذرانید. سپس مدت کوتاهی را صرف بازدید از انگلستان و تمرین حقوق در مصر قرار داد و در سال ۱۹۰۹ به اتریش بازگشت و در مقام استادی در رشته اقتصاد آغاز بهکار کرد. ژوزف شومپیتر در سال ۱۹۱۱ عضو هیت علمی دانشگاه گراس (University of Graz) شد و تا ۱۹۱۸ بهتدریس پرداخت در سال ۱۹۱۹ ردای وزارت مالیه امپراتوری اتریش را بر تن کرد؛ اما بهمدت کوتاهی قبل از ارائه پیشنهاد مالی خود به مجلس مجبور به استعفا شد. سپس ریاست بانک بیدرمن (Biedermann) را در وین عهدهدار شد؛ که در این کار نیز بهعللی از جمله وضعیت اقتصادی پس از جنگ و عدم همکاری، در سال ۱۹۲۴ ورشکسته شد. وی پس از آن به زندگی دانشگاهی بازگشت و در سال ۱۹۲۵ در دانشگاه بن شروع به تدریس نمود. پس از ظهور نازیسم به ایالات متحده مهاجرت کرد و در سال ۱۹۳۰ که دوران طلایی دانشگاه هاروارد محسوب میشود، یکی از اعضای این دانشگاه شد.
شومپیتر در طول زندگی خود، ۱۵ کتاب و در حدود ۲۰۰ مقاله به رشته تحریر درآورد. اولین کتاب وی، در سن ۲۸ سالگی، تحت عنوان نظریه توسعه اقتصادی (Theory of Economic Development) و آخرین آن تاریخ تحلیلی اقتصاد (History of Economic Analysis) است. از دیگر آثار مهم شومپیتر میتوان به “نوسانات تجاری” و “سرمایهداری، سوسیالیسم و دموکراسی” نام برد که بهترتیب در سالهای ۱۹۳۹ و منتشر شدهاند ، شومپیتر در ۱۹۵۰ بهعلت خونریزی مغزی در خواب از دنیا رفت.
نقش شومپیتر بر اقتصاد و کارآفرینی:
شومپیتر بهمانند مارکس، اعتقاد داشت که سرمایهداری در درازمدت نمیتواند جایگاه خود را حفظ کند و دورهی آن به پایان خواهد رسید؛ با این تفاوت که وی از این مسئله برخلاف مارکس خرسند نبود، بلکه میگفت اگر پزشکی در زمان حال پیشبینی کند که بیمارش خواهد مرد، بهمعنای تمایل پزشک به مرگ بیمار نیست. بهنظر او، طبقهی کارگر در پایان دادن به سرمایهداری یا پدید آوردن سوسیالیسم، هیچ نقشی بازی نمیکند؛ بلکه آنچه دنیای سرمایهداری را به زوال میکشاند، همان موفقیتهای کاپیتالیسم است؛ این نظریه در کتاب “سرمایهداری، سوسیالیسم و دموکراسی” بهرشته تحریر درآمده است و نکتهسنجیهای وی در این کتاب، هنوز آنرا بهعنوان یکی از بهترین نقدهای دنیای سرمایهداری، زنده نگاه داشته است. اثر گرانسنگ وی، در زمینه تحلیل عقاید اقتصادی است؛ که پس از مرگش با ویراستاری همسر سومش الیزابت بودی (Elizabeth Boody Schumpeter) منتشر شد. نگارش این کتاب طی ده سال انجام شده است. وی با تحلیل عقاید اقتصاددانان سیر تاریخی علم اقتصاد را بررسی نموده است. این کتاب از چنان جامعیّتی برخوردار است که به آدام اسمیت (Adam Smith: 1723-1790)، بهای چندانی نمیدهد و آلفرد مارشال (Alfred Marshall: 1842-1924) را اقتصاددانی سردرگم میداند؛ ولی در عوض لئون والراس (Leon Walras: 1834-1910) را بهعنوان بزرگترین اقتصاددان زمانه میستاید. شومپیتر در این کتاب، بهدقت انواع مطالعه در تاریخ علم اقتصاد را بهخوبی تفکیک و موشکافی کرده و با مطالعهی تکوین و تحول مفاهیم، روشها و فنون در سیر تفکر اقتصاد به ریشهیابی آرا در اقتصاد پرداخته است و رابطه میان آموزههای اقتصادی و ساختارهای آنرا به زیبایی تبیین نموده است.
شومپیتر و کارآفرینی :
- طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی می باشد .
- مشخصه کارآفرین را نوآوری می داند
- فرایندکارآفرینی را“تخریب خلاق“(Creative Destruction) می نامد .
- بعبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید و یا ابداع روشهای
- نوین در انجام کارهای جاری است . روش نوین همان “ تخریب خلاق “ می باشد .
- از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه های ذیل کارآفرینی محسوب می شود:
– ارائه کالای جدید
– ارائه روشی جدید در فرایند تولید
– گشایش بازاری تازه
– یافتن منابع جدید
– ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت
یوزف شومپیتر تمامی شرایط بالا را به عنوان کارافرینی می دانست و جوهره تمام انها را مفهومی به نام تخریب خلاق می دانست .
دیدگاه خود را بنویسید