واژه کارآفرین و کارآفرینی :
واژه کارآفرین و کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entrepreneur به معنای متعهد شدن (Undertake)نشات گرفته است .
کارآفرینی در روند تحول زندگی از دوران غارنشینی تاکنون به شیوه های متفاوتی توصیف شده است؛ اما آنچه که در تمامی تحلیل ها مورد توجه قرار گرفته است همانا نقش “ عامل تغییر “ ( Change Agent ) یا در واقع همان نیرویی است که پیشرفت مادی را سبب شده است . امروزه متوجه شده ایم که این “ عامل تغییر “ از ابتدا تاکنون وجود داشته و در آینده نیز نقش آنرا کارآفرینان ایفاء خواهند نمود.
سابقه تاریخی در واژه کارآفرینی :
دورهی اول: قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی «صاحبان پروژههای بزرگ» را کارافرین می دانستند .
اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارایه میشود. این دوره، همزمان با دورهی قدرتمندی ملاکین و حکومتهای فئودالی در اروپا است. در این دوره، کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژههای بزرگ را بر عهده می گیرد و البته در این راه مخاطرهای را نمیپذیرد، زیرا عموما منابع، توسط حکومت محلی تامین میشود و او صرفا مدیریت میکند. نمونهی بارز کارآفرین در این دوره، معماران مسئول ساخت کلیسا، قلعهها و تاسیسات نظامی هستند.
دورهی دوم: قرن ۱۷ میلادی «مخاطرهپذیری» را کارآفرین می دانستند .
در این دوره، همزمان با شروع انقلاب صنعتی، بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد: مخاطره. کانتیلون یکی از اولین محققین این موضوع، کارآفرینی را این گونه تعریف میکند: «کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت نامشخص میخرد، روی آن فرایندی انجام میدهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده میفروشد، از این رو مخاطرهپذیر است.» کارآفرین در این دوره، شامل کسانی نظیر بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی و کسب وکارهای متوسط می گردید.
دورهی سوم: قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی و اوایل قرن بیستم «تمایز کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنهی اقتصاد»
در این دوره، ابتدا کارآفرین از تامینکنندهی سرمایه متمایز می گردد. یعنی کسی که “مخاطره” میکند، با کسی که سرمایه را تامین میکند، متفاوت است. ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره، پایهگذار فناوریهای جدید شناخته میشود، ولی او سرمایهی مورد نیاز فعالیتهای خود را از طریق اخذ وام از سرمایهگذاران خصوصی تامین میکرد. همچنین در این دوره، میان کارآفرین و مدیر کسب و کار نیز تفاوت گذارده میشود. کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت می کند با شخصی که سود حاصل از توانمندیهای مدیریتی را دریافت می کند، تفاوت دارد.
دورهی چهارم: دهههای میانی بیستم میلادی «نوآوری»
مفهوم نوآوری در این دوره به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل می شود. از تعاریف برآمده از این دوره می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کارآفرین، فردی نوآور و توسعهدهندهی فناوریهای به کار گرفته نشده است (جوزف شومپیتر ۱۹۳۴).
کارآفرینان، کسب و کاری جدید را شروع می کنند در حالی که دیگران برخلاف آنان، تغییرات اندکی در محصولات موجود میدهند.
مفهوم نوآوری می تواند شامل همه چیز، از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد. اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنهاست.
کارآفرین فردی است که:
با تشخیص فرصت و تبدیل ایده و فکر جدید به یک کسب و کار ( کسب و کار خانگی ، کسب و کار اینترنتی ، کسب و کار خانوادگی، کسب و کار کوچک و متوسط…) و با بسیج منابع که توأم با مخاطره مالی ، اجتماعی آبرویی و حیثیتی می باشد،
محصول و خدمت جدید به بازار ارائه مینماید.(احمد پور۱۹۹۹)
دیدگاه خود را بنویسید