Native Marketing

ترجمه های متفاوتی از این واژه در زبان فارسی انجام گرفته مثل بازاریابی بومی ، بازاریابی همسان و … ولی به نظر بنده بازاریابی تزریق شده و یا تبلیغات تزریق شده به این مفهوم که اطلاعات ویژه هدف تبلیغات و بازاریابی در یک محتوا بصورت غیر محسوس تزریق می شود.

با افزایش حجم تبلیغات در انواع رسانه های فیزیکی مخاطبان بیشتر از اینکه به این تبلیغات و بازاریابی ها توجه کنند به دنبال راه برای فرار از دست این نوع بازاریابی و تبلیغ هستند در واقع مخاطبان شما به تبلیغات سنتی به روشی که قبلاً انجام می دهند پاسخ نمی دهند. ولی آنها به داستانهای عالی پاسخ می دهند. ” “بنابراین به جای تبلیغ در رسانه های مختلف  ، داستان خوبی را در یک رسانه قرار  دهید و در خلال اون داستان بصورت غیر محسوس خودتون یا محصول خودتون معرفی کنید . و اکر این کار رو انجام دادین  شما کمپین های تبلیغاتی سنتی خودتون را با کمپین های Native Marketing ( تبلیغات تزریق شده که به اشتباه همشان ترجمه شده ) همراه با بازاریابی محتوا content marketing جایگزین کردید. ”

چیزی که در بالا مطالعه کردین در واقع ترجمه مقاله سایت contentmarketinginstitute.com یکی از مراجع اصلی در حوزه بازاریابی محتوا بود.

Native Marketing  ترکیبی از بازاریابی محتوا در وب‌سایت‌ها یا دیگر بسترهای شبکه اجتماعی است  به‌گونه‌ای که محتوای تبلیغاتی قابل تمیز از سایر اطلاعات و محتوای ارائه‌شده در آن بستر نباشد.
باوجوداینکه Native Marketing بیشتر داده افزایی است و به‌صورت صریح و روشن به سوژه و مفهوم  تبلیغ اشاره ندارد اما برای تبلیغ برندها بسیار ارزشمند به خصوص در حوزه دیجیتال مارکتینگ مهم و ضروری محسوب می‌شود. این مفهوم در مقابل مفهوم بازاریابی ایجاد وقفه (Interrupt marketing) قرار می‌گیرد که در آن محتوای عرضه‌شده به مخاطب را می‌توان به‌صورت صریح و مشخص مشاهده و بررسی کرد. به‌علاوه ازآنجاکه Native Marketing همانند دیگر محتوای ارائه‌شده در سایت‌ها عرضه می‌شود، و برای این کار شما نیازمد سطح بالای دانش رسانه ی و یا مشاوره  با یک مشاوره کسب وکار حرفه ی دارید تا کاربر مجبور به خواندن یا مشاهده آن نیست، آن‌ها در صورتی این کار را انجام خواهند داد که مطلب برایشان جالب یا مفید باشد.
متاسفانه در ایران قانونی برای کنترل Native Marketing نیست و از لحاظ اخلاقی توصیه میشه چند نکته مهم در مدل تبلیغ توجه ویژه داشت و بهترین ملاک برای این نکات کمیسیون تجارت فدرال ایالات‌متحده (FTC) است که  قواعد و ضوابطی برای ارائه Native Marketing در نظر گرفته است. ازجمله اینکه تمام محتوای تبلیغی باید واقعیت داشته باشد و چنانچه فردی از محصول تعریف می‌کند باید پیش از آن مشتری محصول بوده و آن را امتحان کرده باشد. در ضمن هرگونه اطلاعات تکمیلی که برای تأیید یک ادعا نیاز است باید عرضه شود و در واقعیت نیز به ادعای مطرح‌شده نزدیک باشند. ضوابط شفافیت ارائه دهنده محتوای تبلیغاتی را ملزم می‌سازد که دقیقاً به منبع انتشار و تبلیغ‌کننده آن اشاره کند. بنابراین هرگونه محتوای تبلیغی اعم از همسان و سایر انواع بازاریابی محتوایی که ممکن است به نظر تبلیغاتی نباشند، باید شامل عبارتی شوند که منبع آن‌ها را مشخص نماید.

Native Marketing جدید نیست. در قرن گذشته تقریبا تمام افراد در روزنامه‌ها یا مجلات، چشمشان به پست‌های تبلیغاتی به شکل کادرهای سیاه‌سفید با برچسب “تبلیغات” افتاده و فورا متوجه مضمون آن شده‌اند. برخلاف تبلیغات سنتی که از انواع قالب‌ها و کادرها برای جدا کردن متن تبلیغات از فضای اطراف و جلب توجه ما استفاده می‌کرد، تبلیغات native با عملکرد و شکل محیط هماهنگ می‌شود.
تبلیغات گوگل، نمونه‌ای کلاسیک از تبلیغات native است. این تبلیغات که دارای برچسب “ad” هستند با عملکرد و شکل نتایج جستجو مطابقت دارند. تبلیغات محتوایی که به ارائه‌ی مقالات در مورد یک نام تجاری می‌پردازند در واقع تبلیغات native هستند. Forbes با پلت‌فرم Brand Voice خود موفقیت بسیاری را در این عرصه کسب کرده است؛ Vanity Fair و The Atlantic گهگاهی در آن کار می‌کنند و قرار است New York Time در سال آینده تبلیغات خود را در آن دنبال کند.

به همان سرعتی که شیوه‌ی Native Marketing به‌عنوان یک استراتژی بازاریابی آنلاین جای خود را در فضای مجازی باز می‌کند و به‌پیش می‌رود، بنرها و تبلیغات سنتی هرروز با استقبال کمتری در این بازار روبرو می‌شوند. در همین راستا، امروزه کاربران اینترنتی کمتر جذب تاکتیک‌های آشکار فروش در تبلیغات سنتی می‌شوند، بنابراین نرخ کلیک CTR مربوط به آن‌ها، طبق آمار گوگل به ۰٫۱۷درصد افت کرده است. اما برخلاف این تاکتیک‌ها، Native Marketing هرروز موفقت بیشتری را در زمینه‌ی نرخ کلیک و نرخ تبدیل( تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل) در بازار فروش پیدا می‌کند، به دلیل اینکه این سیستم چیزی بیشتر از یک برنامه‌ی تبلیغاتی فشرده ی فروش را به متقاضی ارائه می‌دهد.

محتوای یک تبلیغ تزریقی یا بومی  بیشتر شبیه به نامه‌ی یک ویراستار مجله است که در آن عقاید و پیشنهادات خود را ذکر می‌کند. تبلیغ‌کنندگان با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده Native Marketing خود را در کنار مطالب مشابه و مرتبط در فضای وب قرار  می‌دهند.  مصرف‌کنندگان معمولاً تمایل به خواندن مطلبی را دارند که به آن‌ها اطلاعات مختصر و مفید و در ارتباط مستقیم با موضوع موردنظر را بدهد که در این صورت کاربران نیز آن را با دوستان و آشنایان خود در میان می‌گذارند. علت کم شدن محبوبیت تبلیغات و بنرهای سنتی این است که چنین اطلاعاتی در آن‌ها آن‌طور که باید یافت نمی‌شود.

مدیران وب‌سایت‌ها می‌توانند ویجت های تبلیغاتی را به‌صورت یکپارچه در کنار مطالب مرتبط سایت خود طراحی کنند تا از این طریق نرخ کلیک را که نشان‌دهنده‌ی رشد برند در بازار اینترنتی است، بالا ببرند. مدیران وب‌سایت نیز از این راه می‌توانند بهره‌وری سایت (SEO)خود را بالا ببرند. نرخ کلیک Native Marketing ممتاز دو تا سه برابر بیشتر از بنرها، تبلیغات رسانه‌ی غنی (تبلیغاتی که شامل ویدئو، صدا و تصویر، برای جلب‌توجه بیشتر هستند) و تبلیغات اسپانسری (تبلیغاتی که در آن صاحب برند موردنظر، حامی مالی یک رویداد خیریه یا تیم ورزشی و غیره می‌شود). تبلیغات در تلفن‌های هوشمند هم مطابق با گزارش‌های اخیر، دارای نرخ کلیک چهار برابر بیشتر از تبلیغات غیربومی و سنتی است.